ایرانی بودن و ایرانی بهتری شدن

ایرانی کیست؟ چه شخصیّت و هویّتی دارد؟ فرد ایرانی چه تفاوتی با مردم دیگر سرزمین ها دارد؟ خصوصیات اخلاقی و رفتاری خوب یا بد ایرانیان چیست؟ فرهنگ ایرانی چه ویژگی هایی دارد و چه باید کرد تا در دنیای امروز باقی بماند و پیشرفت کند؟

چنان‌که می‌دانیم نحوهٔ اندیشیدن یک قوم بیش از هر چیز از اوضاع‌ و احوال اجتماعی، اقتصادی و تاریخی او ماهیّت می‌گیرد. این بیت سعدی زبان حال مردم ایران می‌شود:
همه قبیلهٔ من عالمان دین بودند
مرا معلّم عشق تو شاعری آموخت است

محیط ایران ناامن بوده است و دور از ثبات و قاعده. بنابراین مردمی که از فردای خود خبر نداشتند، گواراتر برایشان آن بود که از علّت‌یابی بپرهیزند؛ زیرا علّت‌یاب مستلزم چاره‌جویی است که صرف نیرو می‌طلبد، و صرف نیرویی که امید گشایش با خود نداشته باشد، علاقه برنمی‌انگیزد.

ایرانیان پروردهٔ یک فرهنگ تلفیقی هستند. این فرهنگ طوری آنان را به جلو آورده که به یک باور بسنده نکنند و چیز دیگری هم در کنارش بخواهند. از این‌ رو هم عرفانی هستند، هم تشرّعی، هم کمی خیّامی؛ هم ته‌نشینهای پیش از اسلام را در خود دارند و هم مایل به تجدّدند، و با این اندیشهٔ سیّال اِبا ندارند که درنهایت، قدری تفکیک‌گر هم باشند؛ یعنی اوامر و نواهی را تقسیم کنند، و صواب را همان بینند که میلشان به جانب آن می‌رود.

چون حرف بر سر هویّت ایرانی است،‌ گمان می‌کنم که در درجهٔ اوّل باید به سراغ ادبیّات رفت. تاریخ در مرحلهٔ بعد می‌آید، زیرا ادبیّات کاونده‌تر، بی‌پرواتر و امینتر از تاریخ بوده است. چون آن را بشکافیم حیرت می‌کنیم از پیچ‌ و خمها، کنایه‌ها، قیقاج‌رفتنها، طعنه‌ها و شگردها که به‌کاربرده است، برای آنکه حاقّ مطلب را بگوید، برای آنکه به عمق برود، و رفته است.

در هیچ زبانی آن‌ همه کنایه‌گویی نشده که در زبان فارسی، به امید آنکه حقایق بسیار تلخ بتواند به زبان مؤدّبانه و قابل ابراز به بیان آید، و این می‌نماید که ایرانی چه باری از راز بر دل داشته.

آخرین افشاگر، روایتگر و غیبگوی بزرگ، شمس‌الدین محمّد حافظ است. او جمع‌کنندهٔ همهٔ اندیشه‌های پیشین خود است. چکیدهٔ شاهنامه، مثنوی، خیّام و سعدی و دیگر اندیشه‌وران را در خود فشرده است. هم آیهٔ یأس بر زبان دارد و هم بشارت. چون در او دقّت کنیم، چشم‌اندازی از کل تفکّر ایرانی را می‌بینیم.
(محمدعلی اسلامی ندوشن، «هویت ایرانی در دوران پس از اسلام»

براستی ما مردمی که در سرزمینی به نام ایران زندگی می‌کنیم، کیستیم؟ چه ویژگیهایی داریم که ما را از میلیونها انسان دیگری که بر پهنای زمین می‌زیَند، متمایز می‌کند؟ جوان ایرانی کیست؟ چه شخصیت و هویّتی دارد که مثلاً جوان مصری یا سوری یا هندی ندارد؟

در یکصد سال اخیر برخی از ادیبان و فرهیختگان ایرانی که صاحب‌قلم بوده و فارسی را درست و رسا و زیبا می‌نوشته‌اند و با فرهنگ غرب هم خوب آشنایی داشته‌اند، دربارهٔ اینکه هویّت ایرانی چیست، ما مردم ایران چه خصوصیات اخلاقی و رفتاری داریم که بعضاً پسندیده نیست و باید اصلاح شود، و راه سعادت ایران و ایرانی چیست، مقاله‌هایی خواندنی نوشته‌اند که امروزه برای ایرانیان بسیار آموزنده است.

خواندن این مقاله‌ها و سپس اندیشیدن دربارهٔ آنها ایرانیان را یاری می‌رساند تا بدانند هویّت ایرانی و شاخصه‌های ایرانی‌ بودن چیست و فرهنگ ایران چه ویژگیهایی دارد و چه کار باید کرد تا فرهنگ ما پیشرفت کند و کشوری مترقّی و مردمی سعادتمند داشته باشیم.

جهان کتاب

درباره مهران افشاری

درباره مهران افشاری

مهران افشارى (متولد:1346-تهران)، پژوهشگر، عضو هیأت علمی دانشنامه جهان اسلام، مدیر گروه ادبیات وزبانها، مسئول شاخه ادبیات فارسی اصطلاحات مفاهیم علوم فنون کتابها
در سال 1346ش در تهران متولد شد. وى داراى مدرک فوق ليسانس زبان و ادبيات فارسی است. نخستين مقاله تحقيقى وى، در بهار 1368ش در چيستا چاپ شد و تا سال 1389ش نزدیک به 70 مقاله تحقيقى در نشريات معتبر و دايرةالمعارف‌ها چاپ كرده و از سال 1376ش، عضو هيئت پژوهش و مؤلف دانشنامه جهان اسلام بوده است.

ایران کتاب

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *