محمود مزینانی، تحلیلگر مدیریت و بانکداری / رویای خاکستری عنوان میزگردی است که ماهنامه عصر تراکنش به بررسی عدم اقبال اپلیکیشنهای حسابداری شخص در ایران پرداخته است؛ موضوع این یادداشت به پرسش ابتدای میزگرد بازمی گردد؛ اینکه مردم به این ابزار بی علاقهاند یا این ابزار مناسب نیستند؟ و پرسش دیگری در این یادداشت؛ اینکه چرا بانکها به شکل با کیفیت و مؤثر این گزارشها را در خروجیها خود ندارند؟
چرا باید از خدمات حسابداری شخصی استفاده شود؟
کاربران ایرانی به امید حسابداری امور مالی خود، در گذشته نه چندان دور با مایکروسافتمانی (Microsoft money) سروکله میزدند؛ که به رغم رابط غنی (هر چند غیر فارسی) هیچ گاه جایی بین کاربران ایرانی باز نکرد؛ این تمایل به نرمافزار فوق ختم نشد و نرمافزارهای تحت ویندوز دیگری هم بود که در میان کاربران تثبیت نشد و حتی برخی از نرمافزارهای شرکتی با همین نیت استفاده شدند (نمونه هلو)؛ این میل به ثبت دخلوخرج روزانه نشأت گرفته از رهنمودهایی است که از مجاری مختلف آحاد جامعه را مخاطب قرار داده و اهمیت آن را گوشزد و نهادینه کرده است؛ در متون علمی و یا انگیزشی هم از اخلاق پایش دخلوخرج فردی، با ادبیات مختلف، به عنوان دروازهای برای رشد آینده و بهبود سواد مالی یاد میشود.
بی شک ترسیم چشمانداز مالی بر مبنای رفتار اقتصادی، در کنار مدیریت هزینههای افراد خانوار، به بلوغ و توسعه توانایی سرپرستان خانواده و اعضاء آنها و اعتلای عنصر برنامهریزی در خانوادهها کمک میکند.
در اهمیت و بازار این قبیل خدمات همین بس که بستر بخش قالبی از خدمات ارزشافزوده بانکها و خدمات پایهای بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا حسابداری شخصی است.
چرا حسابداری شخصی هنوز جایگاه خود را نیافته است؟
بر مبنای یک محاسبه سرانگشتی تعداد مشتریان بانکهای مختلف بین دو تا ۱۰ میلیون مشتری (customer) وابسته به حجم سپرده پذیری، تعداد شعب و سهم بازار، برای هر بانک قابل برآورد است که هر فرد بیش از یک حساب در یک بانک و در چند بانک دارد، در تبیین بازار هدف حسابداری شخصی، با فرض ارتباط نزدیک عملیات بانکی با نیاز به حسابداری شخصی، تعداد مشتریان بانک شاخص مناسبی نسبت به هر گونه شاخص دیگری پیشنهاد میشود البته اگر افرادی را که فاقد حساب فعال نزد بانکها هستند و با نصب نرمافزارهای فعلی علاقهمند به حسابداری امور مالی خود هستند (به خصوص زنان خانهدار) به این مجموعه اضافه کنیم بازار هدف بزرگتر خواهد شد ولی احتمالا تأثیر قابلملاحظهای را نخواهیم دید؛ با این وصف چرا حسابداری شخصی هنوز جایگاه خود را نیافته است؟ یا اینکه اصلا نیازی برای این خدمت و محصول وجود ندارد؟
نگاهی به دلایل عدم گسترش اپلیکیشنهای حسابدار شخصی
توجه به تمام عوامل اصلی و زمینهای در پاسخ به ابهامهای مطرح شده، در تشخیص درست موضوع و تعیین وضعیت فعلی بازار و چارچوب آن کمک خواهد کرد؛ در ادامه به عواملی اشاره میشود که هم فنی و هم جانبی است و در مجموع میتواند علل پرسشهای فوق باشد:
۱) بی نظمی و ناامیدی از نظم مالی و نبود چشماندازی امیدوار کننده از آینده: اگر چه به ظاهر این موضوع دور از ذهن به نظر میرسد لیکن حسابداری ارتباط نزدیک با نظم مالی دارد؛ در دوره حاضر شاید این نظم دیده نمیشود؛ انبوه مشکلات و تبعات منتج از تورم، افراد را از برنامهریزی به روزگذارانی توأم با استرس هدایت کرده است و در این شرایط حسابوکتاب، معنی خود را برای بخش بزرگی از بازار، از دست میدهد.
۲)حسابداری در این سطح، به مهارتی اشاره میکند که در ایران جایگاهی ندارد؛ اگر چه موجی از کلاسهای توسعه مهارتهای سواد مالی به راه افتاده است اما این روزها رفتار اقتصادی افراد متوجه سوداگریهایی است که منبعث از نظم اقتصادی نیست، تورم و بازارهای پوشش، ریسک تنزل سرمایه شامل ارز و طلا و ساختمان، هر چند غلط، تکلیف همه را روشن کرده است و بازار اپلیکیشنها اعلام قیمت ارز و طلا و بورس سهم قالب بازار را داشته و بسیار پر مراجعه هستند.
۳) گیرنده رقابتی بانکها، نیازی در این زمینه گزارش نکرده است.
۴)مالکیت داده: بانکها آن را دارند و یا تولید میکند و شرکتهای عرضه کننده حسابداری شخصی فاقد آن هستند.
۵)تراکنشهای حاصل از مراودات مالی افراد وقتی زیاد میشود، ثبت و ضبط آن لابهلای روزهای پرمشغله دشوار میشود؛ بسیاری از افراد چه در شکل سنتی و مبتنی بر صفحات سالنامه و چه در شکل نرمافزارهای موبایلی پس از مدتی، علیرغم لذت تجربه اولیه، از ثبت اطلاعات صرفنظر میکنند.
حسابدار شخصی باعث تعمیق روابط مشتریان با بانکها میشود
شرکتهای ارائهکننده نرمافزارهای موضوع این یادداشت، بعید به نظر میرسد بتوانند بدون دستیابی به اطلاعات تراکنشهای مالی مشتریان (از درگاهها و ابزارهای مختلف) که در اختیار بانکهاست محصول خود را کامل کند.
در این مقطع پیشنهادی که به نظر میرسد ممکن است بازار این بخش را با تحرک همراه کند ایجاد ارتباط مابین بانکها و این شرکتها از طریق ایجاد منافع مشترک است.
به ظاهر علاوه بر نبود رقابت، بانکها در ترتیب یک گزارش و تنظیم دستورهای حسابداری و تنظیمات مدنظر مشتری برای تراکنشهای سیستمی و حتی دستی با محدودیت روبرو هستند.
از آنجایی که این خدمات اسباب سفارشی سازی و تکمیل تجربه مشتری در بانک خواهد شد شروع آن از بانکها شرایط را متحول خواهد کرد و جای تردید ندارد که به تعمیق روابط مشتریان با بانکها خواهد شد.
بهرروی به نظر میرسد رسیدن به حسابداریهای شخصی بهینه از مسیر همگرایی و همکاری بانکها بهعنوان مالکان دادههای ارزشمند، شرکتهای ارائهدهنده خدمات فناوری بانکی (در سطوح و ابعاد مختلف) مهیا باشد.